بیرق من
بیرق من زرد و سرخ نیست رنگ آن ایمان بود
سرزمینم توده خاکی نباشد پهنه اسلام بود
گبر و کفر و مسلمان خشنود باشد در دیار
من نه مظلوم و نه ظالم چونکه قانون سرخط قرآن بود
گر به در انگشت بانی چشم بد دوزی عدو
از صدای تیغ و تیرم ناله و افغان بود
گر به اصل و ریشه خود باز گردیم دوستان
هم زمین سبز و خرم گردد زبالایش چه خوش باران بود
این نژاد و این زبان و قوم ما را تار کرد
نوجوانان کشته، پیر آشفته، طفلک گریه و نالان بود
اصل ما اسلام و ایمان است و قرآن است و بس
غیر این سه زندگی بر فرد فرد زندان بود