چهاربیتی های از سیر احمد نیاز
زنام پاک تو من مست و مستم
زشور و عشق تو در خیز و جستم
اگر نامِ زنامت پیش گیرم
ز پَستان گذشته پَست و پَستم
هزارها بار به ارواح پاک او سلامم باد
به روح پاک سرور هر دو جهانم باد
محمدی که ز اخلاق و خلق او خدا بگفت
بر آن لطف خوشت کوثر و صدها مقامم باد
ز غم و غصه و اندوه که جاهلین به تو داد
ز صبر و حوصله زیاد نکردی به خداوندت داد
اگر ز سینه رنجیده تو آه برآمد یکدم
در آن کلبه جاهل نه سنگ و کلوخ ماند، نه انسان و نبات
به غم و غصه این عشق دچارم کردی
ز زمستان و خزانم بهارِ کردی
سرد و بی رنگ چو آبِ بودم
همچو قوغی زحرارت شرارم کردی